شبهه
ای هست که آیا اسلام طب دارد؟ البته این شبهه، مردود است و
معلوم است که این همه روایت طبی و مبانی طب در اسلام
می رساند که اسلام طب مستقلی دارد. و روایاتی داریم که
موید همین مطلب است.
در روایت داریم: پیامبر (صلوات
الله علیه و آله) به طبیبی که بهترین طبیبان عرب
بوده، که می خواست پیامبر (صلوات الله علیه و آله) را درمان
کند، فرمود: دوست داری آیه ای نشان دهم که بدانی من محتاج
طب شما نیستم و شما محتاج طب من هستی؟ عرض کرد: بله. فرمود: چه معجزه
ای می خواهی؟ عرض کرد: آن درخت خرما را دعوت کن تا جلو
بیاید. پیامبر (صلوات الله علیه و آله) دعوتش کرد.
ریشه اش از زمین کنده شد و زمین را شخم کرد و جلو آمد تا
جلوی پیامبر (صلوات الله علیه و آله) ایستاد. فرمود:
این آیه و معجزه برایت کافی است؟ گفت: خیر. فرمود:
چه کاری دیگر انجام دهم تا باور کنی؟ گفت: به او امر کن که
برگردد به جای خودش و استقرار پیدا کند. پیامبر (صلوات الله
علیه و آله) امر کرد و خرما رفت و جای خودش قرار گرفت.
نکته این روایت:
پیامبر
(صلوات الله علیه و آله) می فرماید: طب من، پس پیامبر (صلوات
الله علیه و آله) طب دارد. و می فرماید طب من وطب شما، من به طب شما نیاز
نداریم. اینجا شمای نوعی مراد است. پس دو تا طب داریم؛ یکی طب شخص عرب و یکی طب
پیامبر (صلوات الله علیه و آله) که «طب» تعبیر کردند.
ضمن روایتی در نهج البلاغه، حضرت امیر (علیه السلام)
در توصیف پیامبر (صلوات الله علیه و آله) می فرمود:
پیامبر (صلوات الله علیه و آله) طبیبی چرخشی است و
پماد هایش را محکم درست می کند و تیغ های حجامتش را داغ
کرده است.
روایت دیگری
داریم که امام صادق علیه السلام فرمودند: من طبیب طبیبان
هستم و سید اولاد پیامبرانم.
علاوه بر این روایات روایت هایی که درباره موارد درمان ذکر شده که بالغ بر ده الی یازده هزار روایت ! می شوند این مسئله و جامعیت آن را می فهماند.
پس بنا بر این روشن است که اسلام
طب مستقلی دارد. اگر کسی این احادیث و احادیث دیگر را کامل بخواند می فهمد.