اما در طب اسلامی تسکین دهندهها به دو قسم هستند، یک قسم تسکین دهنده ها برای اعضای خاص، مانند مسکن سردرد، زانو و ...، در روایات این تسکین دهندهها مدح شده و توصیه شده که وقتی هر یک از این اعضا دچار درد شد از این تسکین دهندهها استفاده شود؛ قسم دیگر تسکین دهندهها، مسکن های عمومی هستند که در این موارد توصیه به صبر و تحمل درد شده است و از نظر روایات بهتر است انسان از داروهای مسکن استفاده نکند، از طرفی دعا به عنوان بهترین درمان معرفی شده است، امروزه در صورت بروز این مشکلات استفاده از مسکنهای عمومی رایج است و مشاهده میکنید که بیماری دوباره عود میکند و همچنین مسکن پس از مدتی تأثیرش کم میشود و فرد نیاز به استفاده از مسکنهای قویتر و جدیدتر پیدا میکند، مستفاد از روایات، استفاده نکردن از مسکن و چند بار تحمل درد، باعث میشود بیماری به کلی از بین برود و درمان شود و بهترین کار برای کاهش درد و تسریع درمان استفاده از دعاست. در حقیقت علت بیماری گناهان انسان است و درد ناشی از بیماری پاککننده این گناهان است پس اگر با استفاده از داروها درد را قطع کنیم سبب اصلی همچنان پابرجاست و اگر درد را تحمل کنیم این خود پیشگیری از بیماریهای سختتر میباشد.
در روایتی امام صادق(ع) از پدرانش و از امام
حسین(ع) نقل میکند: «امیرالمؤمنین(ع) به عیادت
سلمان فارسی رفتند و سؤال کردند: ای اباعبدالله (کنیه سلمان
فارسی) چگونه صبح کردی از این بیماری، سلمان پاسخ
داد: ای امیرالمؤمنین خدا را بسیار شکر میکنم و شکایت دارم از
اینکه تحمل این درد را ندارم، حضرت امیر(ع) فرمودند: بیتابی نکن، کسی از
شیعیان ما نیست که مبتلا به دردی شود مگر به خاطر
گناهی که در گذشته مرتکب شده وآن درد هم پاککننده آن گناه است، سلمان عرض میکند: اگر چنین باشد که هست، پس ثوابی در این
کار نخواهیم داشت به جز اینکه پاککننده است، حضرت امیر(ع) فرمودند: ای سلمان، با صبر کردن و دعا کردن اجر هم
خواهی داشت، و به وسیله این دو برای شما حسنه هم نوشته
میشود و درجات شما هم بالاتر
میرود، و اما درد بخصوص تطهیر
و کفاره است، سپس سلمان پیشانی حضرت امیر(ع) را بوسید و گریست و گفت: چه کسی
میتوانست اینها را به ما نشان دهد اگر شما
نبودید.» (طب الائمه ص 15)
بیماری عبث و بیهوده نیست هرگاه بنده گناه
کند یا از خدا غافل شود، خدا او را مبتلا به بیماری میکند تا بنده دوباره متوجه خدا
شود، البته بیماریهایی که پیامبران و امامان مبتلا میشدند علتش این بود که مردم
آنها را عبادت نکنند، همان گونه که مسیحیان امروزه به خاطر معجزات و
کرامات حضرت عیسی(ع) او را فرزند خدا و یا خدا میدانند، به عبارت دیگر
برای جلوگیری از گناه مردم، پیامبران و امامان نیز
مبتلا به بیماری میشدند.
در روایتی آمده شخصی برای تسکین
درد، نبیذ (نوعی نوشیدنی مستی آور) میخورد و امام صادق(ع) به او
فرمودند که دیگر ننوشد و درد را تحمل کند، و پس از یک یا دو بار
تحمل درد، آن شخص از درد رهایی یافت و دیگر دچار نشد.
اولین درمان برای درد سوره حمد است.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «کسی که به دردی مبتلا میگردد، در پیراهن خود هفت
مرتبه سوره حمد را بخواند و اگر درمان نشد هفتاد مرتبه بخواند، و من ضمانت
میدهم که درمان شود» (الأمالی، شیخ الطّوسی،
ص۲۸۴ و وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج۶،
ص۲۳۲، أبواب الأسآر، باب۵، حدیث۷۸۱۲،
ط آل البیت.) و در
روایت دیگری آمده: «سوره حمد بر دردی هفتاد مرتبه خوانده
نمیشود، مگر اینکه آن درد به
اذن خدا تسکین مییابد، اگر میخواهید، تجربه کنید، ولی شک نکنید.»
(طب الائمه ص 53) روایتی از امام باقر (ع) داریم که میفرمایند: «کسی که سوره حمد و توحید او را
درمان نکند، چیز دیگر نمیتواند او را درمان کند، کل بیماریها با این دو سوره درمان
میشود».
دومین درمان برای درد عوذه است.
گاهی دعا با کلمه اعوذ همراه است که به آن عوذه
میگویند، اگر دعا با کلمه
ارقی باشد به آن رقیه میگویند، اگردعا با کلمه انشر باشد به آن نشره میگویند و اگر هیچ
یک از این کلمات را نداشته باشد به آن دعا میگویند. در کتابهای معتبر مانند کافی
و طب الائمه عوذههای زیادی
داریم، خالد العبسی روایت میکند: امام رضا(ع) این عوذه را به من یاد داد و
فرمود این را به برادران مؤمن خود هم یاد بده، این برای
همه دردهاست «اعیذ
نفسی برب الارض ورب السماء اعیذ نفسی بالذی لا یضر مع اسمه داء اعیذ نفسی بالذی اسمه
برکة وشفاء» (طب الائمه ص 41)
حارث الأعور روایت میکند: به حضرت امیر(ع) شکایت کردم از دردی که
در بدن داشتم، امام فرمودند: هر کس که از درد شکایت میکند، پس بگوید «بسم الله وبالله وصلى الله
على رسول الله وآله اعوذ بعزة الله وقدرته على ما یشاء من شر ما اجد» که با خواست خدا درد او برطرف میشود.(طب الائمه ص 81)
امروزه دعا
درمانی خیلی مطرح نیست، و درمانهای امروزی نیز کاراییشان کم شده و مردم مشکلات
زیادی با بیماریها دارند، در طب اسلامی به جز این دعاهای
عمومی، برای بیماریهایی مانند سیاتیک، کمردرد، زانودرد،
سرطان و ... دعاهای خاص هم داریم.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده: «پیامبر
نشره میخواند با این دعا، دستت را
روی موضع درد قرار بده و بگو، «أیها الوجع أسکن بسکینة الله وقر بوقار الله وانحجز بحاجز الله و اهدأ
بهداء الله أعیذک أیها الانسان بما أعاذ الله عز وجل به عرشه وملائکته یوم الرجفة والزلازل» و آن را هفت مرتبه بگو.» (اصول کافی ج2 ص 568)
درمان سوم، دعاهایی که برای دردها
مسکن عمومی هستند.
در روایتی از امام
رضا(ع) آمده: «برای هر بیماری
دارویی است، راوی از امام پرسید: یعنی چه؟
امام پاسخ دادند: برای هر بیماری دعایی هست، اگر
بیمار الهام شود که دعا کند، یعنی خداوند اذن داده که او درمان
شود.» (فقه الرضا ص 345) اگر میخواهید کوتاه یا طولانی شدن مدت بیماری
را بدانید، ببینید که بیمار، کی به فکر دعا
میافتد، اگر زودتر به یاد دعا
افتاد، بیماری زودتر درمان میشود.
نکته ای در خواندن دعا، دعا را باید درست و دقیق خواند وگرنه اثر ندارد، در
روایت داریم که شخصی به دعای «یا مقلب القلوب» کلمه
ابصار را اضافه کرد و گفت «یا مقلب القلوب و الابصار» و امام فرمودند
همانگونه که ما میگوییم، همان را بگو.
تسکین دهندههای
دارویی برای دردهای عمومی.
یکی از تسکین دهندههای دارویی که بین
طب اسلامی، طب سنتی و طب جدید مشترک است، تریاک میباشد که در روایات از آن به
افیون تعبیر شده و تریاق نیز گفته شده که البته تفاوت
دارد با تریاک چون با گوشت مار هم همراه است، البته توصیهای که شده صرفاً استفاده
دارویی است نه استفاده دائم، در گذشته نیز مردم از این
مسکن تنها به عنوان دارو استفاده میکردند، مسکنهای طب جدید نیز عموماً از این ماده
ساخته میشود.
تسکین دهنده دیگر در طب اسلامی آب
آسمان است، که در روایت آمده «بیشتر دردها را درمان میکند.»
درمان با آب، یا عسل یا شیر
در روایتی آمده: «نزد امام صادق(ع) بودیم که
پیرمردی از امام سؤال میکند: من درد دارم و نبیذ (نوعی نوشیدنی
مستی آور) میخورم. آن مرد روش درست کردن نبیذ را برای امام بیان
کرد، امام فرمودند: چرا این دردها را با آب درمان نمیکنی، که هر موجود زندهای از آب خلق شده. آن
پیرمرد گفت: آب برای من خوب نیست. امام فرمودند: چرا خود را با
عسل درمان نمیکنی، همانا خدا فرموده که در عسل شفا برای مردم است.
پیرمرد گفت: عسل را پیدا نمیکنم. امام فرمودند: چرا خود را با شیر درمان نمیکنی، که به وسیله
این شیر گوشتت روییده و استخوانهایت محکم شده است (در کودکی). پیرمرد گفت:
برای من خوب نیست. امام فرمودند: میخواهی که به تو بگویم نبیذ بخور، به خدا قسم
چنین چیزی نمیگویم.» (تفسیر عیاشی ج2 ص 264)
از این روایت معلوم میشود اولین و بهترین گزینه برای درمان
این گونه دردها استفاده از آب است، البته همه به طور طبیعی از
آب استفاده میکنند بلکه مراد استفاده از مقدار مشخص یا استفاده در زمان مشخص مثلاً
ناشتا میباشد. و درمان بعدی که
توصیه شده عسل و پس از آن شیر است.
درمان با شکر
در روایتی آمده: «نزد امام صادق(ع) از درد شکایت کردم و
امام فرمودند: زمانی که به رختخواب میروی دوتا قند بخور. من نیز این کار را کردم و
خوب شدم، و به یکی از طبیبان خبر دادم که داناترین پزشک
بلاد ما بود، طبیب گفت: امام صادق(ع) از کجا این را میدانست؟ راوی پاسخ داد:
این جزو اسرار ماست، همانا امام صادق(ع) کتاب دارد.» (اصول کافی ج6 ص 333)
در روایت دیگری آمده: «مردی به امام صادق(ع) از درد
شکایت کرد، و گفت من مردی دردمند هستنم، امام فرمودند: چرا از مبارک
استفاده نمیکنی. مرد گفت: فدایت
شوم مبارک چیست. امام فرمود: شکر. مرد پرسید: کدام شکر؟ امام فرمودند:
شکر نیشکر.» (بحارالانوار ج 66 ص 299)
درمان دیگر غشیان النسا است.
امام باقر(ع) نقل میکنند از حضرت امیر(ع) که فرمودند: «اگر کسی از شما مبتلا به دردهایی بوده، و گرمی هم بر او غلبه کند، باید از فراش استفاده کند» از امام باقر(ع) سؤال شد: فراش یعنی چه؟ امام فرمودند: همبستر شدن با زنان، همانا آن گرما را خاموش میکند و دردهایی که منشأ آن گرما است را تسکین میدهد.» (طب الائمه ص 94)